سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که بامدادى را دید و به شامگاهش نرسید ، و بسا کس که در آغاز شب بر او رشک بردند و در پایان آن نوحه کنانش گریستند و دریغ خوردند . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ


اصلاً کی گفته 124000 پیغمبر داریم؟! من و طرفدارام که توی ویلاهای شمرون و دربند بودیم هیچکدام از اونارو ندیدیم، باید بشماریم، نه اصلاً شمردن شمارو هم قبول ندارم. باید «شورای حکمیت» باشه تا شاید قبول کنم!

اصلاً من دوست دارم ابطال کنم و به هیچ حدی کمتر از ابطال هم راضی نیستم، اگر بازهم رای نیاوردم ابطال می کنم، اصلاً دلم می خواد!! چون اوباما به خودم گفت که «تو الهام بخشی» مرکل هم گفت، گوردون براون هم گفت، هیلاری کلینتون هم گفت، اون مرد شریف و خوش سابقه، کی بود؟ آهان، «سارکوزی» اون هم گفت، پس من مستظهر به حمایت همه هستم.

من جز خودم و ملکه- ببخشید خانمم- هیچکس را قبول ندارم! اصولاً «بودن من برای اینه که ابطال کنم» اصلاً دموکراسی یعنی این، من و کل اروپا و آمریکا و خیلی از عربا یک طرف، اون 25 میلیون یک طرف، آخه کدوم طرفیا بیشتریم!!

البته اگر بخواین ابطال نکنم چند تا شرط دارم. شرط اول اینکه دولت مستقر یک سال مانده به انتخابات حقوق کارمندا رو نپردازه، سفر استانی رو تعطیل کنه، سهام عدالت که گداپروریه...

شرط دوم اینکه بعد از اینکه ابطال کردم غیر از من هیچکس کاندید نشه الا این رفیقم- ببخشید رقیبم- که می دونم زیر یک درصدیه، اگر کسی به عنوان رقیب من کاندید شد حتماً دروغگو و خیلی بده و اینقدر ابطال می کنم تا حالشو بگیرم. البته اگر رئیس جمهور شدم که باید بشم شاید دلم خواست با اون رفیق زیر یک درصدی یه حالی ببریم، یعنی الکی ابطالش کنیم، چون اگر ابطال نکنم خیلی زود استعفا می کنم، چون استعفا مزه اش کمتر از ابطال نیست.
شرط سوم اینه که «بلند مرتبه سازی ممنوع» لذا صندوقارو به قول اون رقیب زیر یک درصدی بنده دو طبقه و سه طبقه نباید بسازن. مگه سازمان بهینه سازی مصرف سوخته که دو جداره می سازن!

بی خود نیست من 20 سال سکوت کردم، برای این سکوت کردم که حالا هرچی دلم می خواد بگم!

من یک فرد انقلابی هستم لذا دوست دارم فحش بدم، من می گم همه تون دروغگویین، من می خوام قانون گریزی تعطیل بشه، بهترین قانون قانون جنگله، این 200 تا بانکی که توی تهرون آتش گرفت از دست قانون گریخته بودن باید می سوختن.

همه ی این حرفایی که زدم نشون می ده که من دیکتاتور نیستم، مسئله ی اصلی جمهوریت نظامه که بخاطر رئیس جمهور نشدن من از دست رفت.

ما باید تا تحقق همه ی خواسته هامون همه چیز رو ابطال کنیم، من به همه ی شما بچه مدرسه ایها می گم از همین الان حقوق خودتون رو پیگیری کنید. بطور مشخص می گم که باید توی انتخابات مجلس و شوراها کاندید بشین، هر چی نیارین صد تا رای رو که میارین، بعدش بریزین توی خیابونا و بگید تقلب شده و به کمتر از ابطال هم راضی نشین، شهر هرت که نیست!!! بدونید که اوباما با ماست.

با حالیکه رئیس جمهوری منو قبول نکردن ولی من اولین دیوار بزرگ جهان رو ساختم که دیوارچین باید پیشش لنگ بندازه، «دیوار حاشا» به خودی خود بلند بود ولی من اونقدر بهش افزودم که توی خیالتون هم نمی تونین تصورشو بکنین. مگر یادتون نیست من توی مناظره گفتم در این کشور 2به اضافه ی 2 میشه 5 و یا شاید10، روی همین حساب می گیم 25<13 کی به کیه بابا ولم کن. چطور بوش می تونه بگه «یا با ما هستید یا بر ما» من نمی تونم بگم!

از هر چه بگذریم باید به حرفای این زن پاکدامن (صدراعظم آلمانو می گم) گوش کنیم و همه ی صندوقارو بازشماری کنیم، من حرف هر کی رو قبول نداشته باشم حرفای این زن محجوب و عفیف رو با اضافه کردن چند شرط قبول دارم. اول اینکه باید تعرفه های چاپ شده رو دربیاریم، «تعرفه های نوشته شده» رو با «استفاده نشده» جمع کنیم و با کلش تطبیق بدیم. بعدش رای هر کسی رو دربیاریم و دوره بیفتیم و نمونه ی دست خطش رو بگیریم، بعد.... . اصلاً اگر بازهم چیزی از توش درنیومد تقلب شده و همه چیز باید باطل بشه.

اصلاً شما مردم باید تنبیه بشین، به این رفیقم چرا لااقل یک درصدتون رای ندادین، از درویشا که حمایت کرد، هوای بهایی های طفل معصوم رو هم که داشت، برادران دالتون ها هم همشون توی ستادش بودن، قانون اساسی رو هم که می خواست از اساس بزنه، صحبت از بعضی اختیارات هم که می کرد، شعارش هم دقیقاً شعار برادرمون اوباما بود، توی مناظره هم که کاملاً مسلط ظاهر شد، روزنامه، حزب و تیم هم که داشت، ای بی انصافا لااقل بخاطر حمایتش از هولوکاست بهش رای می دادین.

حرف آخرم با این 7 نفر اعضای شورای نگهبانه که از رقیب من حمایت کردن، اینا باید از این اوبامای طفل معصوم یاد می گرفتن که اسم هیچکس رو نبرد و از احدی حمایت نکرد و غیر از اون 400 میلیون دلار ناقابل حتی یک سنت هم خرج نکرد، بی طرفی یعنی این. اون اصلاً در امور داخلی ما دخالت نکرد و مثل بوش نخواست رایحه ی دموکراسی از خودش در کنه.

اینقدر فشار میارین که مجبور بشم حرف دلمو بزنم، حرف اول و آخر من اینه که چیز نباید باشه، اسمش که میاد به چیز چیز می افتم، از بس که از همون سال 84 شیخوخیت نداشت! همه دوست داشتن نباشه تازه دو سه ماه پیش اون رفیق ما گفت خیانتی که کرده از بنی صدر هم بدتر بوده.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/4/31:: 1:0 عصر     |     () نظر